خاطرات خواندنی کلاتن برگ از مسی، رونالدو و سوارز - دکترای اقتصاد

کریستیانو رونالدو

خصوصیتی که من در رونالدو واقعا تحسین می کنم توانایی او برای درخشش بیشتر در زمان هایی است که تیمش به او احتیاج دارد. من وقتی او جوان بود در لیگ برتر بازی هایش را قضاوت نموده ام. بعد که هم در رئال بود داور بازی هایش بوده ام. وقتی رونالدو در زمین حضور دارد شما به عنوان داور می دانید که با ستاره ای واقعا منحصربفرد در زمین هستید که می تواند نتیجه بازی را در هر لحظه عوض کند.

من با کریستیانو رابطه خیلی خوبی داشتم. بعد از فینال یورو 2016 وقتی برای دریافت مدالم از پله ها بالا می رفتم، او سعی کرد دستم را بگیرد و من را در آغوش بکشد. این نشان دهنده میزان احترامی بود که ما برای هم قائل بودیم.

وقتی او در آن فینال مصدوم شد من ناراحت شدم، چون آن بازی بازیکن بزرگی را از دست داده بود. ولی من هرگز با او متفاوت از دیگران رفتار نمی کردم و فکر کنم علت رابطه خوبمان همین بود. بعد از یک بازی پیراهنی را به اتاقم آوردند که رویش نوشته شده بود: برای مارک، با بهترین آرزوها. کریستیانو رونالدو. من اصلا از او پیراهن نخواسته بودم. این ژست قشنگی از طرف او بود. فکر کنم من هیچوقت به او کارت ندادم. شاید علت فرستادن پیراهن هم همین بود.

اولین باری که ملاقات رئال مادرید را قضاوت کردم، یادم هست ایکر کاسیاس یک کرنر ارسالی را گرفت و آن ها با سه پاس به گل رسیدند. وقتی گل زده شد من هنوز از خط نیمه رد نشده بودم! ولی این از همان کار هایی است که بازیکنان بزرگی مثل رونالدو می توانند بکنند. او خیلی سریع و دقیق بود. برای من اصلا عجیب نیست که رئال مادرید بدون او دیگر آن تیم سابق نیست.

من در فینال چمپیونزلیگ 2016 که پنالتی پشت آن پنالتی مشخص کننده ایستاد داور مسابقه بودم. تنها چیزی که در ذهنم می گذشت این بود که بعد از زدن ضربه پنالتی باید توپ را بردارم. ولی می دانستم که توپ را باید از کجا بردارم. از درون دروازه. رونالدو آن بازی خوب کار ننموده بود و از نظر جسمی کاملا آماده نبود، ولی با اینحال من می دانستم که او هنوز هم کریستیانو رونالدو است.

لیونل مسی

اولین بار که در یک بازی که لیونل مسی حضور داشت داور بودم، واقعا شوکه شدم. بازی بارسلونا و پاری سن ژرمن بود. یادم هست که پیش خودم می گفتم وای خدای من، این باورکردنی نیست. یک داور معمولا توپ را دنبال می نماید، ولی وقتی مسی در زمین است ممکن است توپ را حتی با چشم نتوانید دنبال کنید. حالا تصور کنید چه بلایی سر مدافعین می آید. وقتی تو صاحب توپ می شد مجبور می شدم روش تحلیل خودم را تغییر دهم. او آنقدر باتکنیک بود که حریف سعی می کرد به هر شکل و طریقی متوقفش کند، گاهی با خطا کردن و زدن پایش و گاهی با خطای بالاتنه.

من در نیمه اول بازی مقابل پاری سن ژرمن به مسی هشدار دادم چرا که پایش را روی پای یک بازیکن حریف گذاشته بود. ولی او هرگز نه از من شکایتی داشت نه چیزی گفت. در واقع اصلا با من هیچ کشمکشی نداشت. مسی شخصیتش اینطور است. با اینحال یک داور وقتی در بازی ای حضور دارد که مسی در آن است هیجان زده می گردد. چون می داند که آن بازی خاص می گردد.

لوئیس سوارز

اولین بازی من با او زمانی بود که بازیکن آژاکس بود و چهار گل زد. وقتی برگشتم خانه به دوستانم گفتم عجب بازیکنی، او باورکردنی نیست. سوارز البته یک وجه تاریک هم داشت، درست مثل دیگو کاستا. ولی استعدادش بی نظیر بود. وقتی لیورپول او را خرید من هیجان زده شدم، چون می دانستم چه بازیکن استثنایی ای دارد به لیگ برتر می آید. ولی سوارز همواره پرریسک بازی می نماید و شما به عنوان داور باید مدیریتش کنید.

سوارز همواره با داور اسپانیایی صحبت می نماید، ولی من که در همه جای جهان داوری نموده ام کلمات فحش به زبان اسپانیایی را بلدم و این جور مواقع یکی دو کلمه در پاسخ فحش هایش میگفتم. وقتی این را می دید، شوکه می شد! خیلی ها از قوانین فوتبال حرف می زنند، بله، این درست است، ولی داوری به نظر من بیشتر به معنای مدیریت بازی و بازیکنان است. داور باید یاری کند تا این محصول، یعنی بازی، به بهترین شکل ممکن عرضه گردد. داور باید بداند بازیکنانی مثل سوارز را چطور مدیریت کند. چون اگر نتوانید، در ادامه با مسائل زیادی روبرو می شوید.