آخرین نفس های یک تالاب بین المللی

به گزارش دکترای اقتصاد، خبرنگاران/اصفهان همواره در نشست های خصوصی با مدیران و معاونان و همکارانم روی این نکته تاکید دارم که کار ما گله و شکایت نیست، ما حق نداریم مرثیه بخوانیم، ما حق نداریم ناامید بشویم و این ناامیدی را به جامعه، به ویژه علاقه مندان به محیط زیست توزیع و تکثیر کنیم.

آخرین نفس های یک تالاب بین المللی

وظیفه ما سخت کار کردن و کوشش برای یافتن راه حل است. نقد کردن و مطالبه گری را به اهل رسانه باید بسپاریم، اما حال و روز تالاب بین المللی گاوخونی به شکلی است که ما هم گاهی کنار منتقدان قرار می گیریم.

هر بار که در کنار ایستگاه سنجش کمی و کیفی آب شاخ کنار در ابتدای ورودی تالاب بین المللی گاوخونی می ایستم و به عبور اندک آبی که به لطف زه آب های کشاورزی و پساب تصفیه خانه شهر ورزنه نگاه می کنم که باعث شده کمتر از چهار درصد این تالاب 47 هزار هکتاری را مرطوب سازد با خودم فکر می کنم، نسل های آینده وقتی به این پهنه خشکیده نگاه می نمایند و اصل 50 قانون اساسی را به یاد می آورند نمی گویند این بود میراث شما برای ما؟ حق ندارند گله نمایند که نسل ما کوتاهی نموده است؟

تالاب گاوخونی که روزی مأمن و پناهگاه بیش از 20 هزار پرنده مهاجر بود که در کمال آرامش و آسایش جوجه آوری می کردند، اکنون بیش از 96 درصد آن خشک شده و در ورطه نابودی قرار گرفته است و ادامه این فرایند هیچ چشم انداز روشنی را به ما نشان نمی دهد.

اگرچه امروزه موضوع تغییرات اقلیمی یک چالش جهانی و جدی است که ما را هم در برگرفته است، اما توسعه ناپایدار صنایع به ویژه صنایع آب بر در دهه های گذشته و افزایش و توسعه زمین های کشاورزی در بالادست و پایین دستِ حوضه آبریز، چنان حق آبه تالاب گاوخونی را بلعید که امروز همه مشاهدات از این تالاب با آه و افسوس همراه است.

بعضی مطالعات نشان می دهد مهمترین مسئله ای که در وهله اول پرندگان مهاجر را برای انتخاب یک زیستگاه جلب می نماید آرامش و احساس امنیت است و تامین غذا در اولویت دوم قرار گرفته است، به همین دلیل سال جاری هم دسته های کوچکی از فلامینگوها و پرنده های مهاجر در ابتدای دلتای تالاب دیده شدند و حتی جوجه آوری کردند. هنوز تالاب گاوخونی به لطف مردم شریف ورزنه و زنان چادر سفید آن آرامش دارد، ولی آب ندارد.

تالاب گاوخونی خسته و بی رمق واپسین لحظات عمر خود را در بی تدبیری و کشاکش های منطقه ای و سیاسی محروم از حق آبه سپری می نماید و فراموش شده است. انتظار اینکه سازمان حفاظت محیط زیست در این خصوص به تنهایی معجزه کند رویاپردازی است. فشارها و اخطارهای این سازمان و کارشناسان و فعالان محیط زیست برای متقاعد کردن دیگرانی که باید برای احقاق حق آبه واقعی گاو خونی به میدان بیایند به جایی نرسید. کم کاری و کوتاهی نکردیم، اما توقع حداقلی ما همراهی و همکاری بود و هست.

تالاب گاوخونی حیاط خلوت هیچ مدیر محیط زیستی در استان اصفهان یا ملک شخصی روسای سازمان حفاظت محیط زیست نیست، یک سرمایه ملی است که خداوند آن را در استان اصفهان قرار داده و اگر درست از آن بهره گرفته می شد برای کشور یک ثروت و برای منطقه یک ظرفیت زیستگاهی ارزشمند بود، اما حالا بیشتر به یک تهدید شباهت دارد.

کابوس خشک شدن آن و تبدیل شدنش به یک کانون گرد و غبار و از دست رفتن توان بیولوژیکی آن موضوع ساده ای نیست. ضروری است یک اتحاد ملی برای حل این مشکل شکل بگیرد وگرنه با تعویض مدیر و چند درصد اضافه کردن حق آبه به صورت عاریه ای گرهی باز نمی گردد.

یادداشت از: ایرج حشمتی- مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 9 خرداد 1400 بروزرسانی: 9 خرداد 1400 گردآورنده: economicsphd.ir شناسه مطلب: 997

به "آخرین نفس های یک تالاب بین المللی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آخرین نفس های یک تالاب بین المللی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید