رمزگشایی حمایت اصولگرایان از رئیسی به جای کاندیدای جدید در 1400
به گزارش دکترای اقتصاد، رئیسی و قالیباف روسای دو قوه قضاییه و مقننه این روز ها در صدر لیست کاندیدا های اصولگرایان برای 1400 قرار دارند، دو چهره ای که سال 96 رقیب بودند و هنوز بر جایگاه ریاست قوا تکیه نزده بودند، اصولگرایان، اما بازهم تمایل دارند در انتخابات 1400 پای این دو چهره به انتخابات باز گردد.
به گزارش خبرآنلاین، ابراهیم رئیسی، اما تا به امروز اقبال بیشتری داشته است و طیف های مختلف اصولگرایی او را گزینه ای بهتر از قالیباف برای ریاست جمهوری می دانند. سید محمد حسینی، وزیرپیشین ارشاد و از چهره های سیاسی اصولگرا، معتقد است در شرایط کرونایی زمان برای معرفی کاندیدای جدید وجود ندارد و باید از چهره های قدیمی و شناخته شده، چون ابراهیم رئیسی بهره گرفت.
او تاکید می نماید نتیجه انتخابات قابل پیش بینی نیست و نباید رقیب را دست کم گرفت.
این چهره سیاسی اصولگرا مکانیزم شورای ائتلاف برای رسیدن به وحدت را بهتر از مکانیزم جامعه روحانیت می داند و تاکید می نماید باید سریعتر در جهت وحدت و تفاهم بر سر یک کاندیدا نهاده شد.
مشروح مصاحبه با سید محمد حسینی، سیاستمدار اصولگرا را بخوانید؛
آقای حسینی! این روز ها اسامی زیادی به عنوان کاندیدای 1400 مطرح می گردد، نام های تکراری زیادی هم در این لیست حضور دارند که برخی قبلا هم خود را در معرض رأی مردم قرار داده اند، ارزیابی شما ازاین صف شلوغ کاندیداتوری چیست و نگاه تان به ورود چهره های جدید به انتخابات و شانس رأی آوری شان را بفرمایید.
در واقع ایده آل این است که افراد جدید و چهره های تازه هم وارد رقابت انتخاباتی شوند و منعی برای ورود آنان به انتخابات وجود ندارد. در حال حاضر هم تعدادی وارد گود رقابت شده و ستادشان را تشکیل داده و در حال فعالیت هستند. حضور چهره های جدید شور و نشاط انتخاباتی را هم افزایش می دهد، و دیدگاه ها و برنامه های متنوعی برای دولت آینده مطرح می گردد از این رو فعال شدن کاندیدا ها برای انتخابات و کشور نتایج خوبی به همراه دارد البته به شرط اینکه جنبه ایجابی داشته باشد و از تخریب یکدیگر و نظام اجتناب نمایند و جلب آرا با هر ابزار و شیوه را مدنظر قرار ندهند.
حمایت از کاندیدای ناشناخته در انتخابات 1400 ریسک است
البته گروه ها و جریانات سیاسی و احزاب مخصوصا در حال حاضر که به دلایل گوناگون از جمله اوضاع کرونایی فرصت کمی تا انتخابات مانده می کوشند از کاندیدایی حمایت نمایند که نسبت به رأی آوری و پایگاه مردمی اش اطمینان نسبی داشته باشند تا در نهایت منتخب مردم گردد، بنابراین غالب گروه های سیاسی صرفا به دنبال داغ شدن تنور انتخاباتی نیستند بلکه در درجه اول نتیجه انتخابات برایشان اهمیت دارد لذا حاضر به ریسک حمایت از افراد ناشناخته یا کمتر شناخته شده نیستند.
دوستان ما در کانون دانشگاهیان ایران اسلامی هم بر اساس تجارب چندین دوره انتخابات و شرایط کنونی کشور به این نتیجه رسیدند که چهره های جدید فرصت و مجال کافی برای معرفی توانمندی ها و برنامه های خود ندارد و برخی از کسانی هم که برای انتخابات مطرح شده اند در واقع در حد و اندازه ریاست جمهوری نیستند، به هرحال جامه ریاست جمهوری، زیبنده کسانی است که از اندیشه والا، تجربه بالا، تخصص لازم، مقبولیت گسترده، اشراف کافی به مسائل داخل و خارج از کشور در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد برخوردار باشند، به بیانی دیگر ویژگی های متعددی ضروری است تا فرد مقبول طبع همگان واقع گردد، عقل سلیم هم حکم می نماید که انتخاب اصلح و احسن صورت بگیرد از این جهت جمعی از نخبگان و اساتید دانشگاه در سراسر کشور پیشنهاد دادند که بهترین انتخاب، آقای رئیسی است.
رئیسی و قالیباف نزد مردم شناخته شده هستند اما...
اصولگرایان به غیر از رئیسی، به کاندیدا های دیگری نیز متمایل هستند، نگاه شما به دیگر کاندیدا های مطرح شده در جرگه اصولگرایی چگونه است؟
طبیعی است دوستان دیگری سراغ کاندیدا های دیگر مثل آقایان قالیباف، جلیلی، نیکزاد، رستم قاسمی، ضرغامی، محسن رضایی، دهقان، سعید محمد، قاضی زاده، عباسی و... بفرایند که به نظر می رسد به غیر از آقای رئیسی، دکتر قالیباف هم به دلیل چند بار کاندیدا شدن و رئیس مجلس بودن چهره شناخته شده تری در نزد مردم است.
این دو نفر هم توانمندی هایشان بروز و ظهور پیدا نموده و هم عموم مردم با عملکرد آنان آشناتر هستند، اما به هرحال میدان برای دیگر عزیزان باز است که وارد رقابت نفس گیر انتخاباتی شوند و در نهایت اگر با آنالیز دقیق میدانی (نه صرفا ادعای اطرافیان) متوجه شدند موقعیت لازم برای رآی آوری را ندارند، کنار بفرایند تا دچار تشتت آرا و واگذاری نتیجه به رقیب نشویم و بعد در دولت آینده برای اداره هرچه بهتر کشور همکاری نمایند، اتفاقا یکی از ویژگی های رئیسی این است که گرفتار تنگ نظری نیست، از سعه صدری برخوردار است که همه افراد متخصص، متحد و توانمند را در کابینه به کار بگیرد.
اصولگرایان برای انتخاب کاندیدای نهایی فرصت کمی دارند
احتمال به توافق رسیدن اصولگرایان بر سر حمایت از یک کاندیدا را تا چه حد می دانید؟ چندماه به جامانده فرصت خوبی برای رسیدن به یک تصمیم نهایی است یا ...
فرصت کم است در واقع در همه جای دنیا معمولا برای ریاست جمهوری از یک سال قبل تبلیغات آغاز می گردد، کاندیدا ها به استان ها می فرایند و در جمع های تخصصی صحبت می نمایند. در انتخابات ریاست جمهوری سال 96، با مشکل کمی فرصت تبیین و تبلیغ روبرو بودیم، چون آقای رییسی که وارد انتخابات شد در یک مدت زمان 40 روزه، می بایست به 31 استان سفر کند، و همزمان در برنامه تلویزیونی و رادیویی شرکت کند، و دیگر زمانی برای حضور در جمع متخصصین رشته های گوناگون وجود نداشت.
کاندیدا نباید صرفا متکلم وحده و سخنران باشد
به هر حال علماء، اساتید، کشاورزان، صنعتگران، اصناف، کارگران، اهالی فرهنگ و هنر، دانشجویان ورزشکاران، بانوان، معلمان و دیگر اقشار هر کدام دغدغه های خاص خود را دارند. کاندیدای ریاست جمهوری با تیمی که تشکیل می دهد باید مطالبات و نظرات همه را بشنود و به آن ها توجه کند، درست نیست که صرفا متکلم وحده و سخنران باشد، اقشار و صاحب نظران می توانند یاری نمایند که شناخت از وضع موجود جامعه، کمبود ها و مسائل، نقاط ضعف و قوت و اولویت ها و راه حل های برون رفت از مسائل واقعی تر مشخص گردد. کاندیدای ریاست جمهوری باید با همفکری این موارد را ترسیم کند و در آینده نیز بدان پایبند باشد و عملیاتی کند.
غیر از کمبود زمان، مثلا می توان به قانون انتخابات نیز ایراداتی وارد کرد؟
بله گذشته از اینها، قانون انتخابات نیز دچار اشکال است، به بیانی دیگر، دو ماه مانده به انتخابات، صلاحیت کاندیدا ها را مشخص می نمایند در حالی که باید زمان بیشتری اختصاص داده گردد و لااقل شش ماه قبل از انتخابات، صلاحیت کاندیدا ها مشخص گردد. بسیاری از افراد نمی دانند که آیا تایید می شوند یا نه؟ همین مسئله موجب می گردد که فرد با تمام توان وارد عرصه انتخابات نگردد همچنین افرادی که می خواهند از کاندیدایی حمایت نمایند، مطمئن نیستند که آیا کاندیدای مورد نظرشان تایید می گردد یا نمی گردد؟ این ابهام مشکل جدی هر دوره انتخابات است.
علاوه بر کمبود زمان، اصولگرایان هنوز بر سر سازوکار وحدت به تفاهم نرسیدند، این مسئله تا چه حد می تواند مانع جدی بر سر راه اصولگرایان برای پیروزی در 1400 تلقی گردد؟
بسیاری بر این باورند مکانیزمی تعریف گردد تا به واسطه آن، جریان اصولگرایی به گزینه نهایی برسند همه این ها به منزله ترمز هایی است که در جهت فعالیت انتخاباتی وجود دارد و موجب می گردد که کاندیدا نتواند با طیب خاطر و اقتدار وارد عرصه تبلیغات انتخاباتی گردد و هوادارانش از او حمایت نمایند و زمان را از دست می دهد؛ بنابراین با وجود این اشکالات، ما باید این واقعیت را بپذیریم که در حال حاضر همین چهره های معروف، امکان مشارکت فعال و جلب حمایت مردم را دارند و گزینه های دیگر با فرصت کمی که در اختیار دارند در میدان رقابتی نابرابر وارد می شوند.
برخی می گویند رئیسی در نیمه راه قوه قضاییه است و بهتر است آنجا بماند
تشکل متبوع شما رایزنی با طیف های اصولگرایی داشته است؟ خصوصا بعد از حمایت زودهنگام تان از کاندیداتوری آقای رئیسی.
با انتشار بیانیه کانون دانشگاهیان و حمایت از آقای رییسی، واکنش های مثبت بسیاری از تهران و شهرستان ها داشتیم، و از این پیشنهاد به خوبی استقبال شد، البته برخی ملاحظات هم مطرح شد مثل اینکه هنوز زود است که گزینه نهایی اعلام گردد، صبر کنیم تا همه تشکل ها به این نتیجه برسند، و برخی می گفتند قوه قضاییه بسیار مهم است و رییسی در نیمه راه است و بهتر است در آنجا خدمت نمایند و برای قوه مجریه گزینه دیگری انتخاب گردد، یا برخی معتقدند با گذشت چهار دهه از انقلاب باید چهره های متنوع و متعددی داشته باشیم که مردم بشناسند، شرح ما این بود که اکنون زمان بحث بر سر باید ها نیست بلکه باید واقعیت ها و هست ها را ببینیم، موجودی نقد و شرایط کشور همین است.
ایجاد مقبولیت برای چهره های جدید سخت است
حال اگر طی این چهار دهه، کوتاهی هایی اجرا شده و توانمندی بسیاری از افراد بروز و ظهور نیافته و به جامعه معرفی نشده، در مدت زمان کم تا انتخابات، سخت است که بتوان این مقبولیت را در مردم ایجاد کرد. در روز های گذشته با تعدادی از نمایندگان مجلس هم در این خصوص صحبت کردیم، در کفایت و شایستگی آقای رئیسی اتفاق نظر وجود دارد و به تعبیری قولی است که جملگی بر آنند منتهی، چون احزاب و تشکل ها در قالب شورای ائتلاف، وحدت، پایداری و دیگر جبهه ها جلساتی دارند ترجیح می دهند که در حال حاضر موضع گیری رسمی در این باره انجام ندهند و اجازه دهند آن نتیجه نهایی مطرح و اعلام گردد.
ما با تجاربی که در انتخابات های متعدد داشتیم فکر کردیم که کانون دانشگاهیان ایران اسلامی به عنوان یک جمع تخصصی و نخبه می تواند نظراتش را ارائه کند تا در تصمیم سازی و تصمیم گیری دوستان موثر باشد.
اگر کرونا نبود کاندیدا های دیگری به جز قالیباف و رئیسی داشتیم
برخی اصولگرایان با مطرح کردن نتایج برخی نظرسنجی ها، همیشه رییسی و قالیباف را به عنوان کاندیدا های انتخابات 1400 مطرح می نمایند، چه اصراری است اصولگرایان روسای دو قوه مقننه و قضاییه را برای قوه مجریه در معرض انتخاب قرار دهند؟
اگر شرایط کرونایی نبود تا چهره های دیگر بتوانند در استان ها و شهرستان ها تبلیغ نمایند و مردم نسبت به آن ها شناخت پیدا نمایند، ضرورت نداشت روسای دو قوه برای انتخابات مطرح شوند. اگر کاندیدا های دیگر به استان ها سفر می کردند و میزان اقبال یا عدم اقبال مردم مشخص می شد چه بسا چند نفری عطای ریاست جمهوری را به لقایش می بخشیدند و از ورود به صحنه منصرف می شدند و بالعکس اگر میزان استقبال مردم از کاندیدا هایی خوب بود می ایستادند و بقیه هم به آن ها یاری می کردند، اما در شرایط فعلی این فرصت و امکان فراهم نیست، لذا نگاه ها به سوی روسای قوا می چرخد.
ترجیح ما، نیامدن رئیسی و قالیباف بود اما..
رییس مجلس برای دوره یک ساله انتخاب می گردد. بر فرض اگر آقای قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری گردد و یا اگر در آینده رییس جمهور گردد، مسئله ای برای اداره مجلس پیش نمی آید و فرد دیگری رییس مجلس می گردد، چون کاندیدا های متعددی مطرح هستند در نتیجه مجلس به فرد خاصی وابسته نیست. البته در قوه قضاییه، این مباحث می تواند جدی تر باشد چراکه تأثیر رییس بسیار زیاد است در حالی که رییس مجلس در مجلس فقط یک رأی دارد هر چند در هیئت رئیسه نقش دارد، اما در بسیاری از کشور های دنیا، رییس مجلس، نقش سخنگو را دارد بنابراین مسئله ای در مجلس ایجاد نمی گردد؛ و در خصوص قوه قضائیه هم امکان جایگزینی و ادامه راه آقای رئیسی وجود دارد. به هر حال واقعیت ها و شرایط کنونی اقتضاء می نماید که از آقای رئیسی دعوت کنیم وگرنه ترجیح ما در شرایط عادی این است که روسای قوا وارد عرصه انتخابات نشوند.
رئیسی بیاید از کاندیدا های مطرح در دولتش استفاده می نماید
ارزیابی شما از کاندیدا هایی که در حال مطرح شدن هستند به ویژه وزرای سابق دولت نهم و دهم چگونه است؟
افرادی، چون نیکزاد، رستم قاسمی و عباسی چهره های ارزشمند و توانمندی هستند که در حوزه اجرایی، عملکرد بسیار خوبی داشته اند، اما دغدغه ما این است که در فرصت باقی مانده آیا این چهره ها می توانند از پایگاه مردمی گسترده برخوردار شوند که رأی بیاورند یا خیر؟
فکر می کنیم اگر آقای رییسی محور اصلی باشد از همه این نیرو ها می تواند استفاده کند و این عناصر پرتوان به عنوان مدیران پیروز اجرایی در حوزه های مسکن، نفت یا در بخش های دیگر به ایفای نقش بپردازند و در عین حال رییس جمهوری زمام امور را به دست گیرد که شخصیتی جامع الاطراف داشته باشد و به امور مختلف از مباحث دنیای تا مسائل اجرایی، فکری و اعتقادی اشراف داشته باشد.
به هر حال آقای رئیسی از خبرگی، تدین، تجربه، خیرخواهی و همت والایی برخوردار است که انتخاب شدنش تحولی مثبت محسوب می گردد و کشور را در جهت پیشرفت و آبادانی قرار می هد. حال اگر ایشان به هر دلیلی وارد کارزار انتخابات نشدند به سراغ دیگر مدیران کارآمد، با تجربه، خوشنام، دلسوز، ولایی، انقلابی، هوادار عدالت و حامی محرومان می رویم.
شورای ائتلاف از شورای وحدت توانمندتر است!
با توجه به اینکه هنوز اصولگرایان به گزینه نهایی نرسیده اند نقش شورای ائتلاف و شورای وحدت را چگونه ارزیابی می کنید؟
هر دو شورا در حال فعالیت و کوشش هستند، البته شورای ائتلاف از گستردگی و توان بیشتری برخوردار است، چون ادامه جمنا و شانا هست، و شورای وحدت با موضوع جامعه روحانیت و همراهی احزاب، تازه در حال شکل گیری در استان ها است، و بنابر این است که دو شورا در نهایت به توافق برسند، نه اینکه تا آخر از هم جدا باشند هرچند که تا به امروز به جمع بندی واحد و توافق نرسیده اند، اما به خاطر وجوه مشترک متعددی که دارند امید به همگرایی وجود دارد به عنوان مثال برخی طیف ها و اشخاص سال 96 در جمنا حضور پیدا نکردند، اما وقتی که کاندیدا مشخص شد همه حمایت کردند و اختلاف نظر ها را کنار گذاشتند، در این دوره هم بر این باوریم که اگر گزینه مناسبی همچون آقای رئیسی انتخاب گردد، این اختلافات تمام می گردد و جریان انقلابی به واسطه حمایت از کاندیدای واحد، به همبستگی و وحدت می رسند.
اصلاح طلبان برای انتخابات چهره های متعددی دارند
با توجه به اینکه هنوز اصولگرایان نه به وحدت و نه به کاندیدای واحد رسیده اند، تا چه حد، رصد جریان رقیب و کاندیدا های آن ها در جلسات اصولگرایان مورد آنالیز نهاده شده است؟
اصلاح طلبان همیشه یک رقیب جدی محسوب می شوند و به غیر از 8 سال تقریبا در همه دولت ها و مجالس نقش داشته اند و چهره های متعددی دارند که با آن ها به میدان رقابت ورود پیدا نمایند. کم و بیش تحرکات آنان مورد رصد است، ولی دوستان ما بیشتر وقت خود را به سازماندهی نیرو های همراه اختصاص داده اند. البته برخی از اصولگرایان نباید تصور نمایند که اوضاع کاملا بر وفق مراد است و حتما پیروز انتخابات سال 1400 هستند، و از حالا به رقابت های درون جریانی بپردازند و یا هر طیفی دیگری را تضعیف کند.
هشدار به اصولگرایان درباره دست کم دریافت رقیب
اگر اصولگرایان و نیرو های انقلابی در این مقطع سرنوشت ساز که تکلیف مدیریت اجرایی 8 سال آینده کشور معلوم می گردد هوشمندانه، مخلصانه و به درستی عمل ننمایند چه بسا اصلاح طلبان مجدد با شیوه های تبلیغاتی خاص خود قوه مجریه را در دست بگیرند و امور کشور به روال فعلی ادامه یابد و مسائل جامعه و نارضایتی مردم افزایش یابد.
توافق بین اصلاح طلبان، آسان تر از اصولگرایان است
اصلاح طلبان گزینه های معروف و شناخته شده متعددی دارند که هر کدام از آنان می توانند به عرصه انتخابات وارد شوند و مثل دوره های قبل دسته جمعی از یک گزینه حمایت نمایند. تجربه نشان داده که به توافق رسیدن اصلاح طلبان برای انتخاب کاندیدای واحد، آسان تر از اصولگرایان است، از این رو باید رقابت را جدی بگیریم.
نتیجه انتخابات مشخص نیست
رقیب هم چه بسا روشی برگزیند یا تحلی های را ارائه دهد که نیرو های ارزشی تصور نمایند پیروز قطعی 1400 هستند به عنوان مثال اخیرا مسیح مهاجری ادعا نموده انتخابات مهندسی شده است و نتیجه از حالا معلوم است، قطعا این گونه نیست و نتیجه به هیچ وجه مشخص نیست چرا که در انتخابات ایران، هیچ گاه از قبل مشخص نمی گردد چه کسی رییس جمهور خواهد شد، بلکه غالبا نتیجه انتخابات خلاف انتظار احزاب و خواص بوده است. در نتیجه نباید کار را تمام شده تلقی کرد و رقیب را دست کم گرفت، هرچند که جبهه اصلاحات و اعتدال با عملکرد دولت روحانی دچار ریزش شدید آراء شده است، اما قطعا طرح و برنامه برای انتخابات دارند و به سادگی میدان را خالی نمی نمایند.
پیروزی بایدن برگ برنده اصلاح طلبان
اصلاح طلبان نیرو های اجرایی، سازماندهی و تجارب بسیاری دارند، شبکه ها، سازمان های مردم نهاد و رسانه های قدرتمندی در اختیار دارند و معمولا از تحولات دنیای به نفع خود بهره برداری می نمایند مثلا در حال حاضر از پیروزی بایدن به عنوان برگ برنده خود یاد می نمایند و به این وسیله افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهند و رسانه های فرامرزی هم معمولا سازگاری بیشتری با این جریان دارند، و در وقت انتخابات از همه ابزار ها برای پیشبرد مقاصد خود استفاده می نمایند بنابراین اگر اصولگرایان از حالا احساس پیروزی داشته باشند و مراقب رفتار و گفتار خود نباشند، شرایط بر آن ها سخت خواهد شد.
امیدواریم این دو جریان عمده کشور در فرصت باقی مانده تا انتخابات 1400 به یک رقابت سالم و جدی بپردازند و به جای تخریب یکدیگر برنامه های اجرایی خود برای برون رفت از مسائل را صادقانه تبیین نمایند و از دادن وعده های فریبنده و غیر قابل تحقق خودداری نمایند تا با کسب اعتماد مردم و افزایش سرمایه اجتماعی نظام، شاهد مشارکت گسترده مردم و برپایی انتخاباتی شکوهمند باشیم که یکبار دیگر بعد جمهوریت و مردم سالاری و پشتوانه مردمی نظام اسلامی را به رخ دنیایان به ویژه دشمنان این مرز و بوم بکشد.
منبع: فرارو